حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

حسنا جان

سلام سلام هزار تا سلام به دختر گلم

1393/10/7 16:14
255 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  سلام هزار تا سلام به دختر گلم

خیلی وقته به وبلاگت سر نمی زنم راستش رو بخوای تو اداره اصلا وقت نمی کنم برات پست جدید بزارم  ...

توی این مدتی که برات ننوشتم اتفاقات جور با جوری شده بابایی موقعی که کربلا بود شما شدیده تب کردی بردمت پیش دکتر بختیاری اونم گفت گوشات بدجوری عفونت کرده البته دکترای قبلی هم ابنو بهم گفته بودن اما من زیاد جدی نمی گرفتم اما این دکترت حسابی منو ترسوند از عاقبت این بیماری که ال می شه و بل می شه اگه داروهاش رو به وقتش ندی منم مرخصی گرفتم موندم پیشت تا زودتر خوب بشی ...

بالاخره بابایی به سلامتی از سفر کربلا برگشت دقیقا 20 آذر ساعت 2 بامداد

صبح که شما بابایی رو دیدی نمی دونم نشناختیش یا باهاش قهر کردی بودی اصلا تحویلش نگرفتی و هر وقت می خواست بهت نزدیک شه گریه می کردی ...بگذریم

حالا از خودت بگم که چه کارا که نمی کنی اعضا بدنت رو خیلی خوب می شناسی چشم گوش دندون موهات دماغت پاهات همه شون رو دونه به دونه نشون می دی حتی خودتم خیلی خوب می شناسی وقتی بهت می گم حسنا خانم کو؟  میای کنارم و با شکلک زیبابهم می خندی

همه اعضا خانواده رو میشناسی .... هرکاری بهت می گیم رو انجام میدی عروسکاتو میاری یا موبایل و کیف منو .... هروقتم که دلت در در بخواد لباساتو میاری که بریم در در ....

به کلمه آب یه تشدید می زاری روشو می گی آبو

خیلی خوب نانای می کنی ادای بشکن زدن رو در میاری و می گی نانای ...

تا یادم نرفته کلمه عمو رو خیلی خوب ادا می کنی لباتو جمع می کنی و می گی عم ....

یه چیزی که خیلی ناراحتم میکنه سرت رو به زمین کوبیدنه مگه میتونیم بهت بگیم بالای چشات ابروه گریه می کنی یا سرتو میزنی زمین  ...نمی دونم این رفتارتو از کجا یاد گرفتی ....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسنا جان می باشد