چند هفته ای که گذشت...
چند هفته ای که گذشت... سلام به ناز دخترم سلام به نفس زندگیم که با بودنش شادیم
امروز با خبرهای خوبی اومدم دخترم چند روزی است صاحب 2 تا دندون دیگه شده از فک پایین 2 تا دیگه دندون در اورده اونم بنظر کج و کوله ...
امروز آقا كلاغه نشست رو ايوونمون
گفتم: آهاي كلاغه چي آوردي برامون؟
كلاغ سياه رو قربون، آورده بود دو دندون
حالا دارم دو دندون شكرخداي مهربون
مرواريدام
مباركه مباركه
مثل برق و باد داری بزرگتر میشی اینو میشه از رفتارت تشخیص داد از حرفات از ....
تمام اعضا بدنت رو میشناسی دست ..پا ..گوش ...گوشواره...مو...حتی میدونی النگو و گوشواره به چه کاری مییاد...
برات از کلمه هایی که یاد گرفتی مینویسم حیف که نوشته ها نمیتونند شیرینکاریهای تو رو نشون بدن
به خاله می گی ...هاله
به طناز میگی....ط ط
به چاقو میگی .....جزا
ب آب میگی .....آبووو
به عروسک موش موشیت میگی ....مومو
وقتی میخوای ازمبل بالا بری و چراغ رو روشن خاموش کنی می گی ...با ..با
یا وقتی در فریزر رو روزی 100بار بازو بسته میکنی بهم نگاه میکنی و می گی د...در..در بازش میکنی و خوشحال میشی و موقعی هم که در بیگناه رو باز میکنی و حواصم بهت نیست صدام میکنی (یعنی من درو باز کردم دعوام کن)
خلاصه صدای حیوانات رو هم در میاری مثل صدای گاو بع بعی مرغ هاپو پروانه قورباغه
دخترم واقعه مزه زندگیمونه با شادیش شادیم و با غمش غمگین
توی این ماه هم مریم خاله یه خبر خوش بهمون داد مسافر کوچولوشون توی راهه انشاءلله به سلامتی
