حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

حسنا جان

وضوی عشق

1394/3/11 16:38
260 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازلی مامانلی

نزدیک به یه هفته است تحریمهای مامانی  موثر واقع شده  مامانلی به من شیر نمی ده منم دلم می خواد اما چون می دونم مامان با این حرفا کوتاه نمی یاد صبحها که از خواب بیدار میشم فقط آب می خوام مامانی هم می دونه همیه اینا بهانه است بغلم می کنه ماساژم میده تا دوباره بخوابم ....

شبا هیچ مشکلی ندارم راحت با صدای لالایی مامانی به خواب میرم فقط صبحهاست که بدجور دلم هوایی میشه آخه یاد شیر خوردن نی نی عمه می افتم دلم لک میزنه ....

مامانم میگه شیر دوش رو بر میدارم و شیر خودم رو می دوشم به عروسکام میدم ....اینو از عمه یاد گرفتم ...و راحت میتونم  این کلمه رو تکرار کنم ... راستی تازگیا به مامان و بابام می گم بابایی و مامانلی

مامانم خیلی وقتا زود به زود وبلاگم رو آپ نمی کنه امروز یه عمل تازه از من دیده به خاطر همین پشت کامپیوتر نشسته ... امروز توی تلویزیون یه حاج آقایی وضو می گرفت منم آب زیر دست داشتم منم دستم رو به آب زدم و روی پاهام مسح کشیدم و مامانی ازم پرسید چکار میکنم خندیدم و بعد از تکرار کلمه وضو منم گفتم وو.....انوقت بود که زیر بوسه های مامانی  له شدم  ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسنا جان می باشد