خاطرات 22 ماه و 20 روزگی دخملی خودم
سلام خوبی نازم آخرین باری که بهت سر زدم یادم نمیاد کی بود نگی مامان منو از یاد برده نه نه .... مامانی سرش شلوغه نه نه...ساختمان محل کارمون رو تغییر دادند و ساختمان جدیده پله هاش زیاده و بعد از اینکه کارم تموم میشه برای اجرا میاییم ساختمان پخش و بعدش نمی تونم برم به محل کارم بنابراین اینترنت و رایانه و از این جور امکانات دستم نیست تا برات بنویسم .. امروز 27ذی الحجه روزی است که منو بابا به عقد هم در اومدیم توی شناسنامه ام نیز امروز بدنیا اومدم ..... توی این مدت نتونستم اعیاد اسلامی رو بهت تبریک بگم عید قربان و غدیر رو کلا ماه ذی الحجه رو خیلی دوست دارم اما امسال ایام حج در مناسک منا اتفاقی افتاد که نزدیک به 5 هزار زائر ب...
نویسنده :
مامانی و بابایی
19:20